۱۳۸۹ بهمن ۱۴, پنجشنبه

شروع دوره ای جدید اما متفاوت

تو پست قبلی قول دادم که در مورد درس خوندنم توضیحاتی بدم. این مدت درگیر امتحانها بودم و نرسیدم اینجا را آپ دیت کنم.


دروس اولین ترم درسی شامل مدیریت رفتار سازمانی، تحقیق در عملیات، آی تی، اقتصاد و حسابداری بود.
حسابداری که در مورد تکنیکهای مختلف صحبت می کرد و هر چند من قبلا با این تکنیکها آشنا نبودم ولی دانستنش برام جالب بود و حداقل فهمیدم حسابدار ها چه جور کارهایی انجام میدن.
آی تی را هم کاملا می شناختم و درسی نسبتا غذاب آور بود چون دایما مطالبی تکراری را می شنیدم ولی این هم به نوبه خودش اونقدرا هم بد نبود.
سه تا درس باقیمونده خیلی برام جذاب بودند. مسایلی را مطرح می کردند که واقعا کاربردی بود.
درس تحقیق در عملیات که عملا راههای برنامه ریزی را برای کارخانجات مطرح می کرد و بیشتر در مورد مباحث تولید و مهندسی صنایع راهکارهایی ارایه می داد که درسی جذاب برای من بود از این جهت که با روشهای کاربردی ریاضی در برنامه ریزی آشنا شدم.
درس شیرین بعدی، درس اقتصاد بود. آقای دکتر ساسان ، استاد ما بودند و من نه تنها درس اقتصاد را تا حدی آشنا شدم بله ایشان درسهایی در زندگی به ما ارایه می کردند.
یادمه جلسه اول یا دوم بود که در مورد انسانهای اجتماعی و انسانهای اولیه صحبت می کردند. تفاوتهای اینها مواهب غصبی یا غیر غصبی، جنگ طلبی و اهل گفتگو بودن، پس انداز، سعی در بهبود شرایط از راههای انسانی و ... بود. ایشون با چه علاقه ای تدریس می کردند. هیچوقت یادم نمیره زمانی که در مورد نهاد قافیه حرف زدند. می گفتند این نهاد قافیه است که همه را به بیراهه می کشه.
تعریف می کردند از نوشته های در و دیوار که در جایی نوشته بوده در قیامت می پرسند که چه دین داری و نه این که چه دیناری جمع کرده ای و این را به نقد گرفته بودند. معتقد بودند که فعالیت اقتصادی جزیی از دین است و اگر کسی بتواند فعالیت اقتصادی کند عین دینداری اوست.
در مورد کتابهای بسیار ارزنده ای صحبت می کردند مثل تکاپوی جهانی ( ژان ژاک سروان شرایبر)، کوچک زیباست (ای. اف. شوماخر)، ثروت ملل(آدام اسمیت)، سرگذشت مسعودی( مسعودمیرزا ظل السلطان)، روح ملتها (ترجمه مهندس بازرگان)، گنج شایگان(محمد علی جمالزاده) و کتابهای دیگه ای که همشون بسیار ارزشمند اند.
یک بار در مورد عقل و عشق اینگونه گفتند:
عقل = خود را دوست داشتن
عشق= دیگری را دوست داشتن
در مورد آدام اسمیت و نیچه داستانهایی تعریف کردند که هنوز صدای ایشون تو گوشم هست اونجایی که منحنی عرضه و تقاضا را توضیح می دادند و یا اونجایی که در مورد زندگی سخت نیچه و فیلم ساخته شده ی هنگامی که نیچه گریست صحبت می کردند....
نیچه: در درون هر انسانی یک نابغه وجود دارد که این نابغه در صورتی که اراده کند فیلسوفانی شکوفا می شوند و در صورتی که انگیزه داشته باشد موفقیت ارزشی و انگیزشی به دست می آید. 
ایشون در مورد آزادی ، اقتصاد آزاد ، نهاد ها و خیلی مباحث دیگه صحبت کردند و یک مساله را همیشه و همیشه مد نظر داشتند: نهاد سازی
اقای دکتر ساسان از جمله اقتصاد دانهایی هستند که معتقد به نهاد سازی و نهادینه کردن مسایل هستند.
در کلاس ایشون بود که یک سری تناقضاتی که همیشه بهشون فکر می کردم، را شناسایی کردم. اونجایی که در مورد علوم مختلف توضیح دادند و دسته بندی جالبی از علوم را مطرح کردند: 1- مکانیکال 2- ارگانیکال 3- پاراداینامیکال
تازه متوجه شدم که انسانها بخاطر چند وجهی بودن ، متفاوتند و میشه همه انسانها را دوست داشت بخاطر اینکه همه ذاتا می خواند که خوب باشند ولی دیدگاههای متفاوته که همیشه تناقضات را بوجود میاره. چقدر قشنگ اینجور مسایل را توضیح می دادند...
در هر حال که این کلاس تحولی فکری در من ایجاد کرد که خیلی خیلی نیازمندش بودم و همیشه از استاد ، ممنون و سپاسگزار خواهم بود .


آخی! دلم برا کلاسهای استاد تنگ شد و هر چی یادم بود نوشتم.....
یک درس دیگه از ترم اول می مونه و اون هم مدیریت رفتار سازمانیه، هر چند خود منبع معرفی شده اونقدر به دل من ننشته ولی مسایلی تو اون مطرح بود که تو پست بعدی می نویسم.
قافیه اندیشم و دلدار من
گویدم مندیش جز دیدار من
(اینم به یاد استاد که دستور دادند به قافیه فکر نکنیم و نهاد قافیه را بگذاریم کنار....)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر